آزادي در حكومت امام علي











آزادي در حکومت امام علي



نه تنها دوستان و ياران حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در حکومت اسلامي آزاد بوده و حقوق فردي و اجتماعي آنان رعايت مي گرديد، بلکه مخالفان امام علي عليه السلام و گروه «خوارج»[1] را از تمام حقوق اجتماعي، انساني برخوردار بودند.

گاهي «خوارج» در مسجد کوفه، در گوشه اي جمع مي شدند، و به هنگام نماز جماعت به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام اقتداء نمي کردند و پس از نماز جماعت امام علي عليه السلام، با رئيس فرقه خود نماز مي خواندند،

و کسي مزاحم آنان نمي شد.

با همه رفت و آمد داشتند، انتقادها و اعتراضات خود را طرح مي کردند.

با حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به بحث و مناظره هاي طولاني مي پرداختند.

در مسجد شعارهاي مخالف مي دادند،

و امام علي عليه السلام به نقد و ارزيابي شعار آنان مي پرداخت.[2] .

روزي جمعي از خوارج وارد مسجد کوفه شدند تا با شعارهاي مداوم، سخنراني حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام را بر هم زنند،

امام علي عليه السلام سرگرم سخنراني بود که يکي بلند شد و فرياد زد:

«لا حُکْمِ إِلاَّ لِلَّه»

(حکومتي قانوني نيست جز حکومت خدا)

و ديگري از سوئي ديگر داد زد:

«لا حُکْمِ إِلاَّ لِلَّه»

و سوّمي از گوشه ديگر مسجد همين شعار را داد،

سپس گروهي برخاستند، و اين شعار را دادند.

و حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام با بزرگواري خاصّي مخالفتهاي آنان را تحمّل کرد.

آنگاه خطاب به مردم فرمود:

کَلِمَةُ حَقٍّ يُرادُ بِها الْباطِلْ

«شعار حقّي است که از آن باطل اراده مي کنند»

سپس خطاب به خوارج در مسجد فرمود:

تا وقتي که دست به شمشير نبرديد، و با ما هستيد از سه اصل اساسي برخورداريد:

1- لا نَمْنَعَکُمْ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ تَذْکُرُوا فيها إِسْمُهُ

«از ورود شما به مسجد براي نماز جلوگيري نمي کنيم»

2- لا نَمْنَعَکُمْ مِنَ الْفِيْ ءْ ما دامَتْ أَيْدِيکُمْ مَعَ أَيْدِينا

«تا وقتي که با ما هستيد از حقوق بيت المال شما را محروم نمي کنيم»

3- لا نُقَاتِلُکُمْ حَتَّي تَبْدَؤُنا

«با شما نمي جنگيم تا شما جنگ را آعاز کنيد»[3] .

پس آنچه ديگران نسبت به دموکراسي وآزادي فرد و جامعه (براي احقاق حقوق) شعار مي دهند و ادّعاي آن را دارند، در قرآن و نهج البلاغه، و در حکومت الهي موجود است،

و انواع آزادي هاي فردي و اجتماعي تنها در مکتب الهي اسلام مطرح و در جامعه رسول خدا و امام علي عليه السلام در تمام اشکال زيباي آن موجود بود که دنياي امروز آرزوي آن را دارد.

برخي مي پرسند:

اگر چنين است چرا هم اکنون شعار «دموکراسي» و «آزادي انسان» در همه جا، بار ديگر بر سر زبان هاست؟

و چرا برخي مي گويند:

«ما دموکراسي نوع غربي آن را مي خواهيم؟»

مگر آزادي و دموکراسي، غربي و شرقي دارد؟









  1. خوارج، شورشياني بودند که از ارتش امام علي عليه السلام جدا شده و گروه خاصّي تشکيل داده و سرانجام با آن حضرت در نهروان جنگيدند.
  2. خطبه 40 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف - آنها شعار دادند، لاحکم اِلاّ للَّه «حکومت از آن خداست» امام پاسخ داد: کلمة حَقّ يُراد بها الباطل (سخن حقّي است امّا از آن اراده باطل کردند).

    منابع خطبه 40 به شرح زير است:

    1- کتاب الام: امام شافعي (متوفاي 204 هجري)

    2- تاريخ طبري ج 6 ص 41: طبري (متوفاي 310 هجري)

    3- قوت القلوب ج 1 ص 530: ابوطالب مکي (متوفاي 382 هجري)

    4- تاريخ دمشق: ابن عساکر (متوفاي 573 هجري)

    5- مجمع الزوائد ج 6 ص 242: حافظ هيثمي (متوفاي 807 هجري)

    6- تاريخ ج 2 ص 136: ابن واضح (متوفاي 292 هجري)

    7- أنساب الاشراف ج 2 ص 352 و 114: بلاذري (متوفاي 279 هجري).

  3. تاريخ طبري ج 4 ص 53.