پيامبر دلسوز و مآل انديش











پيامبر دلسوز و مآل انديش



پيامبر گرامي صلي الله عليه وآله که راهبر جامعه ي جهاني اسلام بود، بر همين روال عمل مي کردند.

هر جا که براي نخستين بار، فروغ اسلام مي تابيد؛ هر چند هم کوچک، آن گرامي حاکمي شايسته بر آن

[صفحه 8]

مي گماشت تا زمام امور را به دست گيرد.

براي لشکرهايي که به جهاد اعزام مي کرد، فرمانده ي سپاه معيّن مي فرمود و گاه چند نفر را به ترتيب معاون آن فرمانده قرار مي داد تا اگر يکي کشته شود، سپاه بي سرپرست نماند.

همچنين، کساني را مي شناسيم که آن گرامي، به هنگام مسافرت از مدينه، آنان را به عنوان جانشين و نماينده ي خويش مي گمارد تا مدينه در غيبت آن بزرگ، بي زمامدار نماند[1] .

شيعه مي گويد: با همين دليل چگونه با خرد موافق است که پيامبرصلي الله عليه وآله رحلت فرمايد بي آنکه جانشين

[صفحه 9]

خويش را برگمارده باشد؟!

کدامين سوي از اين احتمال ها که بر مي شمريم با خرد راست است؟:

- آيا پس از رحلت «پيامبرصلي الله عليه وآله» ديگر جامعه ي اسلامي نيازي به رهبر نداشت؟

- و يا پيامبرصلي الله عليه وآله براي جامعه ي مسلمين، پس از خويش، اهميّتي قائل نبود؟

- و يا دلسوزي و تدبير خويش، از کف نهاده بود؟

- و يا لايق ترين جانشين را نمي شناخت؟

دگر باره مي پرسيم:

کدام سوي از اين احتمال ها که بر شمرديم، با خرد هماهنگ مي باشد؟

پيامبر عزيز اسلام صلي الله عليه وآله - که با مهري عميم، در همه ي چم و خم هاي زندگي مسلمانان، نشانه هاي

[صفحه 10]

راهبري و تعيين تکليف را از سوي او، مي توان ديد، چگونه ممکن است، در امري چنين عظيم، تعيين تکليف نفرموده باشد؟

شيعه ي اماميّه با توجّه به اين حقايق، به پي جويي متون و مدرک هاي نخستين و اصلي اسلام مي پردازد و در اين پي جويي، به منابعي سرشار که خرد و وجدان اسلامي اش، از پيش حکم مي کرده است؛ برمي خورد و سرانجام بدين نتيجه مي رسد که از پيامبر صلي الله عليه وآله، فرمانهايي روشن، کافي و قاطع در زمينه ي تعيين جانشين به جاي مانده:

چنان چون: آيه ي ولايت، حديث غدير، حديث سفينه، حديث ثقلين، حديث حق، حديث منزلت، حديث دعوت عشيره و ديگر چيزهاييکه در کتاب هاي بزرگ به گستردگي به محک بحث و تحقيق زده شده

[صفحه 11]

است. و ما از اين همه، تنها حديث غدير را برمي گزينيم و انصافتان را به داوري مي طلبيم:


صفحه 8، 9، 10، 11.








  1. به کتاب هايي که درباره ي تاريخ اسلام و روش رسول اکرم صلي الله عليه وآله، نوشته شده است مانند سيره ي ابن هشام، مراجعه فرماييد.