گريه شوق براي شهادت
يا براي شهيد شدن اشک بريزد و لحظه شماري کند، جز در ارتش اسلام که حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام براي شهادت اشک شوق مي ريخت، و چون در جنگ اُحُد به شهادت نرسيد ناراحت بود، و از رسول خدا صلي الله عليه وآله علّت آن را پرسيد و خطاب به پيامبر فرمود: فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَوَلَيْسَ قَدْ قُلْتَ لِي يَوْمَ أُحُدٍ حَيْثُ اسْتُشْهِدَ مَنِ اسْتُشْهِدَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ، وَحِيزَتْ عَنِّي الشَّهَادَةُ، فَشَقَّ ذلِکَ عَلَيَّ، فَقُلْتَ لِي: «أَبْشِرْ، فَإِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِکَ؟» فَقَالَ لِي: «إِنَّ ذلِکَ لَکَذلِکَ، فَکَيْفَ صَبْرُکَ إِذَنْ؟» فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، لَيْسَ هذَا مِنْ مَوَاطِنِ الصَّبْرِ، وَلکِنْ مِنْ مَوَاطِنِ الْبُشْرَي وَالشُّکْرِ. «گفتم: اي رسول خدا مگر جز اين است که در روز «اُحُد» که گروهي از مسلمانان به شهادت رسيدند، و شهادت نصيب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودي، اي علي! مژده باد تو را که شهادت در پي تو خواهد آمد. پيامبر صلي الله عليه وآله به من فرمود: (همانا اين بشارت تحقّق مي پذيرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است؟) گفتم: اي رسول خدا چنين موردي جاي صبر و شکيبايي نيست بلکه جاي مژده شنيدن و شکرگذاري است.»[1] .
در تمام ارتش هاي جهان سربازي وجود ندارد که براي شرکت در خط مقدّم بي تابي کند،
1- تحف العقول ص 162: ابن شعبه حراني (متوفاي 380 ه) 2- اصول کافي ج2 ص50 ح1: کليني (متوفاي 328 ه) 3- ذيل الامالي ص 171: ابوعلي قالي (متوفاي 356 ه) 4- قوت القلوب ج1 ص92 و91 فصل16: ابوطالب مکي (متوفاي 386 ه) 5- حلية الاولياء ج 1 ص 74 و 75: ابونعيم اصفهاني (متوفاي 402ه) 6- کتاب زهد ص8: حسين بن سعيد اهوازي از اصحاب امام سجاد عليه السلام 7- کتاب خصال ج1 ص329 ح25 باب السّتّة: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه) 8- مناقب ص 268: خطيب خوارزمي حنفي (متوفاي 993 ه).