هدفداري











هدفداري



اگر رهروان راه تکامل بدون اهداف ارزشمند حرکت نمايند،

و اهداف صحيح و تکاملي را نشناسند،

نمي توانند در اين حرکت فردي، اجتماعي موفق باشند و با موانع و مشکلات راه، مبارزه کنند.

هدفداري، توان لازم و شايسته اي به انسان مي دهد تا هم ابزار و وسائل پيمودن راه را فراهم کنند و هم در برابر مشکلات فراوان، دچار يأس و نا اميدي و اضطراب نگردند،

و مي دانيم که اصولاً هر حرکت و تلاشي بدون هدفداري ارزشمند نبوده و تحقّق خارجي نخواهد يافت.

از نظر اسلام، انسان، تنها در پرتو معيارها و ارزش هاي معنوي نماز به هدفداري صحيحي نائل مي گردد،

زيرا روزي چند بار با «نيايش» و «دعا» با پروردگار خود به راز و نياز پرداخته و خود را در رابطه با نظام آفرينش و آفريدگار اين نظام هماهنگ مي نگرد،

و باور مي کند که:

«تنها نيست»

و در برابر مشکلات و سختي ها کمک کننده مهربان و آگاهي، همه جا با اوست،

و دست او را خواهد گرفت.

اينجاست که با تفکّر و ارزيابي لازم در عبارات نماز، هدفداري انسان شکل واقعي مي گيرد.

و هر انساني در نيايش و نماز و ارتباط با پروردگار جهانيان در مي يابد که:

1- تمام موجودات و سراسر نظام احسن الهي تسليم اراده خداوند بزرگ مي باشند و همه از پروردگار هميشه ناظر و آگاه، اطاعت مي کنند.

پس ما هم فقط بايد خدا را بپرستيم و بنده فرمانبردار او باشيم. (ايّاک نعبد)

2 - چون همه نظام آفرينش با نظارت خداي بزرگ به حرکت منظم خود ادامه مي دهند،

ما هم بايد فقط از خدا ياري بخواهيم. (ايّاک نستعين)

3 - اگر همه موجودات جهان هستي با اراده خداي بزرگ به وجود آمدند و همه تسليم فرمان خدا هستند و براي تکامل و سعادت ديگران تلاش مي کنند،

ما هم بايد به فکر ديگران باشيم و همه کارهاي خود را براي رضاي پروردگار جهانيان انجام دهيم.

که سعدي فرمود:

همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار

شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبري

از اين رو قبل از هر چيز بايد «هدفداري انسان» مشخّص گردد که:

به کجا مي رود؟

و چرا حرکت مي کند؟

و براي چه چيزي تلاش مي نمايد؟

و مي خواهد بکجا برسد؟

پس از روشن شدن اهداف ارزنده تکاملي، آنگاه بايد به حرکت و تلاش و انجام کارهاي ضروري همّت گماشت،

زيرا عمل بدون هدف، يا اعمال و کردار بدون اهداف ارزشمند، فايده اي ندارد،

و چون نماز و نيايش با پروردگار جهان نقش اساسي در هدفداري انسان دارد مي تواند در ساير رفتار و کردار انسان اثر بسزائي داشته باشد،

که امام علي عليه السلام فرمود:

صَلِّ الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا، وَلَا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ، وَلَا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِاشْتِغَالٍ.

وَ اعْلَمْ أَنَّ کُلَّ شَيْ ءٍ مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلَاتِکَ.

نماز را در وقت خودش به جاي آر، نه اينکه در بيکاري زودتر از وقتش بخواني، و به هنگام درگيري و کار آن را تأخير بياندازي، و بدان که تمام کردار خوبت در گرو نماز است.[1] .

يعني نماز معيار ارزش گذاري ديگر اعمال انسان است، که «هدفداري انسان» را تحقّق مي بخشد،

و چون در جهت يابي و هدفداري انسان نقش تعيين کننده دارد،

حقيقت ديگر آن است که تنها خودت نماز بخواني کافي نيست،

بايد زن و فرزندان خود را به نماز وادار کني،

که حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام سرنوشت خطرناک و عبرت آموز انسان هاي از کمال دور مانده را اينگونه بيان مي دارد که:

تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ، وَحَافِظُوا عَلَيْهَا، وَاسْتَکْثِرُوا مِنْهَا، وَتَقَرَّبُوا بِهَا.

فَإِنَّهَا «کَانَتْ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ کِتَاباً مَوْقُوتاً».

أَلَا تَسْمَعُونَ إِلَي جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِينَ سُئِلُوا:

«مَا سَلَکَکُمْ فِي سَقَرَ؟ قالوا: لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّينَ».

وَإِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَقِ، وَتُطْلِقُهَا إِطْلَاقَ الرِّبَقِ، وَشَبَّهَهَا رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله بِالْحَمَّةِ تَکُونُ عَلَي بَابِ الرَّجُلِ، فَهُوَ يَغْتَسِلُ مِنْهَا فِي الْيَوْمِ وَاللَّيْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ، فَمَا عَسَي أَنْ يَبْقَي عَلَيْهِ مِنَ الدَّرَنِ؟ وَقَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِينَةُ مَتَاعٍ، وَلَا قُرَّةُ عَيْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَلَا مَالٍ. يَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ:

«رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّکَاةِ».

وَکَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله نَصِباً بِالصَّلَاةِ بَعْدَ التَّبْشِيرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ، لِقَوْلِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ:

«وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةُ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا»،

فَکَانَ يَأْمُرُ بِهَا اَهْلَهُ وَيَصْبِرُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ.[2] .

(مردم! نماز را بر عهده گيريد، و آن را حفظ کنيد، زياد نماز بخوانيد، و با نماز خود را به خدا نزديک کنيد.

«نماز فريضه واجبي است که در وقت هاي خاصّ بر مؤمنان واجب گرديده است»[3] .

آيا به پاسخ دوزخيان گوش فرا نمي دهيد، آن هنگام که از آنها پرسيدند:

چه چيز شما را بدوزخ کشانده است؟

گفتند: «ما از نمازگذاران نبوديم»[4] .

همانا نماز! گناهان را چونان برگهاي پاييزي فرو مي ريزد، و غُل و زنجير گناهان را از گردن ها مي گشايد، پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله نماز را به چشمه آب گرمي که بر درِ سراي مردي جرياين داشته باشد، تشبيه کرد، اگر روزي پنج بار خود را در آن شستشو دهد، هرگز چرک و آلودگي در بدن او نماند.

همانا کساني از مؤمنان حق نماز را شناختند که زيور دنيا از نماز بازشان ندارد، و روشنايي چشمشان يعني اموال و فرزندان مانع نمازشان نشود.

خداي سبحان مي فرمايد:

«مرداني هستند که تجارت و خريد و فروش، آنان را از ياد خدا، و برپاداشتن نماز، و پرداخت زکات باز نمي دارد»[5] .

رسول خدا صلي الله عليه وآله پس از بشارت به بهشت، خود را در نماز خواندن به زحمت مي انداخت، زيرا خداوند به او فرمود:

«خانواده خويش را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکيبا باش»[6] .

پس پيامبر صلي الله عليه وآله پي در پي خانواده خود را به نماز فرمان مي داد، و خود نيز در انجام نماز شکيبا بود.)









  1. نامه 15/27 نهج البلاغه معجم المفهرس، اسناد و مدارک نامه 27 به شرح زير است:

    1- کتاب الغارات ج1 و230 و223 و235 و 249: ابن هلال ثقفي (متوفاي 283 هجري)

    2- تحف العقول ص 176 و 177: ابن شعبه حراني (متوفاي 380 هجري)

    3- کتاب المجالس ص260 م31 ح3: شيخ مفيد (متوفاي 413 هجري)

    4- کتاب أمالي ص25 - 24 م اول ح31/31: شيخ طوسي (متوفاي 460 هجري)

    5- منية المريد (به نقل بحار): شهيد ثاني (متوفاي 965 هجري).

  2. خطبه 199 نهج البلاغه معجم المفهرس، اسناد و مدارک اين خطبه به شرح زير است:

    1- بحار الانوار ج 72 ص 116 ح16 ب50: مرحوم مجلسي (متوفاي 1110 هجري)

    2- فروع کافي ج 5 ص 36 ح1 و 38 (کتاب الجهاد): مرحوم کليني (متوفاي 328 هجري)

    3- منهاج البراعة ج 2 ص 305: ابن راوندي (متوفاي 573 هجري)

    4- تفسير برهان ج4 ص404 ح5: مرحوم بحراني (متوفاي 1107ه)

    5- مرآة العقول ج18 ص366: مرحوم مجلسي (متوفاي 1110ه).

  3. سوره نساء آيه 103.
  4. سوره مدّثر آيه 43.
  5. سوره نور آيه 37.
  6. سوره طه آيه 132.