هوس و خواهش ها











هوس و خواهش ها



در هر موجود زنده اي بر اساس رشد و بارور شدن غرائز گوناگون، تمايلات وخواهش هاي متفاوتي نيز وجود دارد، و تا حدودي طبيعي و لازم است.

بايد خواسته هاي طبيعي، شهوت و ميل به آزادي و علاقه به همسرداري و بچّه داري و مال دوستي را در حدود قوانين ديني و ضوابط و مقرّرات صحيح جوامع بشري پاسخ مثبت داد، اما اگر تمايلات و خواهش هاي نفساني کنتزل و تعديل نگردند، و بر انسان غلبه کنند، انواع انحرافات و کج روي ها را به دنبال خواهند داشت،

که امام علي عليه السلام فرمود:

وَمَا مِنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ شَيْ ءٌ إِلَّا يَأْتِي فِي شَهْوَةٍ. فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ

(هيچ گناه و زشتي يافت نمي شود جز اينکه از تمايلات و خواهش هاي نفس انسان پديد مي آيند، پس خدا رحمت کند کسي را که از شهوات و خواهش هاي دل دوري کند.)[1] .

و در کلام ارزشمند ديگري فرمود:

إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَکَارِهِ، وَإِنَّ النَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ

(به درستي که بهشت سعادت در تحمّل ناراحتي ها و مشکلات نهفته است و دوزخ و عذاب الهي در لابلاي تمايلات و خواهشهاي نفس قرار دارد.)[2] .

و ادامه داد که:

فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَي الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ؛ وَمَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الُْمحَرَّمَاتِ

(کسي که مشتاق بهشت باشد از شهوات و تمايلات سرکش دوري مي کند و آنکس که از آتش جهنّم بيمناک باشد از کارهاي حرام پرهيز مي نمايد.)[3] .









  1. خطبه 3/176 نهج البلاغه المعجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد آن به اين شرح است:

    1- ربيع الابرار ج2 ص257 و 130وج3 ص316: زمخشري معتزلي (متوفاي 538 ه)

    2- اصول کافي ج2 ص443 ح1 وج1 ص139: کليني (متوفاي 328 ه)

    3- کتاب محاسن ص6 ح18 ب1باب الثلاثه: برقي (متوفاي 280 ه)

    4- کتاب أمالي ص209 (مجلس 44(ح2: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه)

    5- تفسير عياشي ج 2 ص 262: عياشي (متوفاي 300 ه)

    6- تحف العقول ص 71 و 293: ابن شعبه حراني (متوفاي 380 ه).

  2. خطبه 176 نهج البلاغه المعجم المفهرس مؤلّف (مدارک گذشته).
  3. حکمت 2/31 نهج البلاغه المعجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد آن به اين شرح است:

    1- عيون الاخبار ج 2 ص 329: ابن قتيبة (متوفاي 276 ه)

    2- البيان والتبيين ج2 ص148: ابو عثمان جاحظ (متوفاي 255 ه)

    3- کتاب محاسن و اضداد ص 132: ابو عثمان جاحظ (متوفاي 255 ه)

    4- مروج الذهب ج2 ص419: مسعودي (متوفاي 346 ه)

    5- محاسن و مساوي ص 358: بيهقي شافعي (متوفاي 569 ه)

    6- تاريخ يعقوبي (ابن واضح) ج2 ص208: يعقوبي (متوفاي 292 ه).