روح تقليد از ديگران











روح تقليد از ديگران



روح تقليد و پيروي از ديگران اگر در مسير سمبل خواهي و انتخاب الگوهاي کامل بوده و در جهت خوبي ها و ارزشهاي اخلاقي و مسير تکاملي باشد، پسنديده و مطلوب است، زيرا پيروي جاهل از عالم، غير متخصّص از متخصّص، أساس تکامل فرد و جامعه انساني است،

که امام علي عليه السلام مي فرمايد:

انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّکُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ، وَاتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ، فَلَنْ يُخْرِجُوکُمْ مِنْ هُدًي، وَلَنْ يُعِيدُوکُمْ فِي رَدًي

(به اهل بيت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بنگريد و از آن سمت که آنها گام بر مي دارند برويد و منحرف نشويد و قدم به جاي قدمشان بگذاريد، آنها هرگز شما را از جاده هدايت بيرون نمي برند و به پستي و هلاکت باز نمي گردانند.)[1] .

امّا اگر ورح تقليد و اطاعت، تعديل و رهنمون نگردد، ممکن است جاي آن را تقليد کورکورانه گرفته و انحرافات و بدبختي هاي اجتماعي دامنگير جوامع انساني بشود حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

وَلَا تُطِيعُوا الْأَدْعِيَاءَ الَّذِينَ شَرِبْتُمْ بِصَفْوِکُمْ کَدَرَهُمْ، وَخَلَطْتُمْ بِصِحَّتِکُمْ مَرَضَهُمْ، وَأَدْخَلْتُمْ فِي حَقِّکُمْ بَاطِلَهُمْ، وَهُمْ أَسَاسُ الْفُسُوقِ

(از آن دعوت کنندگاني که قلب پاکشان را در اختيار آب تيره نفاق و دوروئي قرار داده اند اطاعت نکنيد، آنها که تندرستي خويش را با بيماري آنها آميخته ايد و باطلشان را در حق خود راه داده ايد، زيرا آنها اساس و ريشه گناهانند.)[2] .

مانند غرب زدگي جوامع عقب مانده و فسادگرائي آنان، که مولوي مي گويد:


خلق را تقليد شان بر باد داد
اي دو صد لعنت بر اين تقليد باد









  1. خطبه 12/97 نهج البلاغه المعجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد آن به اين شرح است:

    1- البيان و التبيين ج 2 ص 53 خطبه علي عليه السلام: جاحظ (متوفاي 255 ه)

    2- عيون الاخبار ج 2 ص 236: ابن قتيبة (متوفاي 276 ه)

    3- اخبار الطوال ص 211: دينوري حنفي (متوفاي 290 ه)

    4- الغارات ج 2 ص474 و 475 و 476: ابن هلال ثقفي (متوفاي 283 ه)

    5- الکامل ج 1 ص 13 و 23: مبرد (متوفاي 285 ه).

  2. خطبه 32/192 نهج البلاغه المعجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد آن به اين شرح است:

    1- کتاب اليقين ص 196: سيد بن طاووس (متوفاي 664 ه)

    2- فروع کافي ج4 ص198 الي201 ح2: کليني (متوفاي 328 ه)

    3- من لايحضره الفقيه ج 1 ص 152: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه)

    4- ربيع الابرار ص333 ج1 وج5 ص175: زمخشري معتزلي (متوفاي 538 ه).