كيفيّة مواجهة الدّنيا











کيفيّة مواجهة الدّنيا



فَلَا تَنَافَسُوا فِي عِزِّ الدُّنْيَا وَفَخْرِهَا، وَلَا تَعْجَبُوا بِزِينَتِهَا وَنَعِيمِهَا، وَلَا تَجْزَعُوا مِنْ ضَرَّائِهَا وَبُؤْسِهَا، فَإِنَّ عِزَّهَا وَ فَخْرَهَا إِلَي انْقِطَاعٍ، وَإِنَّ زِينَتَهَا وَنَعِيمَهَا إِلَي زَوَالٍ، وَ ضَرَّاءَهَا وَبُؤْسَهَا إِلَي نَفَادٍ،

وَکُلُّ مُدَّةٍ فِيهَا إِلَي انْتِهَاءٍ، وَکُلُّ حَيٍّ فِيهَا إِلَي فَنَاءٍ. أَوَلَيْسَ لَکُمْ فِي آثَارِ الْأَوَّلِينَ مُزْدَجَرٌ، وَفِي آبَائِکُمُ الْمَاضِينَ تَبْصِرَةٌ وَمُعْتَبَرٌ.

إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ! أَوَلَمْ تَرَوْا إِلَي الْمَاضِينَ مِنْکُمْ لَا يَرْجَعُونَ، وَإِلَي الْخَلَفِ الْبَاقِينَ لَا يَبْقَوْنَ! أَوَ لَسْتُمْ تَرَوْنَ أَهْلَ الدُّنْيَا يُصْبِحُونَ وَيُمْسُونَ عَلَي أَحْوَالٍ شَتَّي: فَمَيِّتٌ يُبْکَي. وَآخَرُ يُعَزَّي، وَصَرِيعٌ مُبْتَليً، وَعائِدٌ يَعُودُ، وَآخَرُ بِنَفْسِهِ يَجُودُ، وَطَالِبٌ لِلدُّنْيَا وَالْمَوْتُ يَطْلُبُهُ، وَغَافِلٌ وَلَيْسَ بِمَغْفُولٍ عَنْهُ؛ وَعَلَي أَثَرِ الْمَاضِي مَا يَمْضِي الْبَاقِي!

أَلَا فَاذْکُرُوا هَاذِمَ الَّذَّاتِ، وَمُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ، وَقَاطِعَ الْأُمْنِيَاتِ، عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلْأَعْمَالِ الْقَبِيحَةِ؛ وَاسْتَعِينُوا اللَّهَ عَلَي أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ، وَمَا لَا يُحْصَي مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَإِحْسَانِهِ.

ترجمه: روش برخورد با دنيا

پس در عزّت و ناز دنيا بر يکديگر پيشي نگيريد، و فريب زينت ها و نعمت ها را نخوريد و مغرور نشويد، و از رنج و سختي آن نناليد، و ناشکيبا نباشيد،

زيرا عزّت و افتخارات دنيا پايان مي پذيرد، و زينت و نعمت هايش نابود مي گردد، و رنج و سختي آن تمام مي شود، و هر مدّت و مهلتي در آن به پايان مي رسد، و هر موجود زنده اي به سوي مرگ مي رود. آيا نشانه هايي از زندگي گذشتگان که بر جا مانده شما را از دنيا پرستي باز نمي دارد؟ اگر خردمنديد!! آيا در زندگاني پدران شما آگاهي و عبرت آموزي نيست؟ مگر نمي بينيد که گذشتگان شما باز نمي گردند؟ و فرزندان شما باقي نمي مانند؟ مگر مردم دنيا را نمي نگريد که در گذشت شب و روز حالات گوناگوني دارند؟ يکي مي ميرد و بر او مي گريند، و ديگري باقيمانده به او تسليت مي گويند، يکي ديگر بر بستر بيماري افتاده ديگري به عيادت او مي آيد، و ديگري در حال جان کندن است، و دنيا طلبي در جستجوي دنياست که مرگ او را در مي يابد، و غفلت زده اي که مرگ او را فراموش نکرده است، و آيندگان نيز راه گذشتگان را مي پويند. بهوش باشيد، مرگ را که نابود کننده لذّت ها و شکننده شهوت ها و قطع کننده آرزوهاست، به هنگام تصميم بر کارهاي زشت، بياد آوريد، و براي انجام واجبات، و شکر در برابر نعمت ها و احسان بي شمار الهي، از خدا ياري خواهيد.