ليالي المتّقين











ليالي المتّقين



أَمَّا اللَّيْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ، تَالِينَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ يُرَتِّلُونَهَا تَرْتِيلاً. يُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَيَسْتَثِيرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ.

فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةً فِيهَا تَشْوِيقٌ رَکَنُوا إِلَيْهَا طَمَعاً، وَتَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً، وَظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ.

وَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ، وَظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَشَهِيقَهَا فِي أُصُولِ آذَانِهِمْ، فَهُمْ حَانُونَ عَلَي أَوْسَاطِهِمْ، مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَأَکُفِّهِمْ وَرُکَبِهِمْ، وَأَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ، يَطْلُبُونَ إِلَي اللَّهِ تَعَالَي فِي فَکَاکِ رِقَابِهِمْ.

ترجمه: شب پرهيزکاران

پرهيزکاران در شب برپا ايستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکّر و انديشه مي خوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروي درد خود را مي يابند، وقتي به آيه اي برسند که تشويقي در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روي آورند، و با جان پرشوق در آن خيره شوند، و گمان مي برند که نعمت هاي بهشت در برابر ديدگانشان قرار دارد و هرگاه به آيه اي مي رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن مي سپارند، و گويا صداي برهم خوردن شعله هاي آتش، در گوششان طنين افکن است، پس قامت به شکل رکوع خم کرده، پيشاني و دست و پا بر خاک ماليده، و از خدا آزادي خود از آتش جهنّم را مي طلبند.