شمشير سزاي شورشيان











شمشير سزاي شورشيان



کسي که از دستور رهبري سر مي‏پيچد آشوبگر به شمار مي‏رود.

با شورشيان جز زبان زور، چه حربه‏اي را مي‏توان به کار برد؟

اين نظر امام علي (ع) است. او نخست رهبري حکيمانه‏اي را که پيروي از آن واجب است تشريح مي‏کند و دو ويژگي اصلي آن را بر مي‏شمارد:

1- توانائي آن به رهبري صحيح و درک مقتضيان آن.

2- شناخت عميق احکام الهي.

امام کسي را که بر اين حاکميت بشورد شورشگر مي‏شمارد و خواستار سرکوب او مي‏گردد تا به راه آيد. امام علي (ع) مي‏فرمايد:

[صفحه 134]

«اي مردم، آن کس به تصدي امر خلافت سزاوارتر است که تواناتر باشد و داناتر به حکم خدا در اين امر. هر گاه شورشگري فتنه برانگيزد، به او هشدار دهد و اگر به راه نيامد سرکوبش کند.

و به زندگي‏ام سوگند چنانچه پيمان امامت به شرط، حضور همه‏ي مردم منعقد گردد، اين مهم تحقق نخواهد پذيرفت لکن رسم آن است که حاضران از سوي خود و غايبان حکم مي‏دهند، و پس از آن کسي که حاضر بوده حق بازگشت از بيعت را ندارد و آن که غايب بوده نمي‏تواند براي خود انتخاب کند. بدانيد که من با دو کس مي‏جنگم: يکي کسي که دعوي چيزي دارد که از آن او نيست. و ديگري آن که از آنچه بر عهده اوست سرباز مي‏زند.

اي بندگان خدا، شما را به تقوي در پيشگاه خدا اندرز مي‏دهم، که تقوي بندگان را بهترين اندرز و نيکوترين فرجام کارها در نزد خداوند است. باب جنگ ميان شما و اهل قبله گشوده شده است و تنها کسي، پرچم اين جنگ را به دوش تواند کشيد که اهل بصيرت و بينش باشد، و از علم مواضع حق برخوردار. پس به هر فرماني که دريافت مي‏داريد، عمل کنيد و از آنچه شما را باز مي‏دارند، دست بکشيد و تا کاري را به روشني نديده‏ايد در آن شتاب مورزيد، و چاره‏ي هر مشکلي که از گشودن آن درمانيد به دست ماست.»[1].

جمعيت شورشگر نيز همان حکم فرد را دارند، يعني مثلا هر گاه مردم شهري سر به شورش بردارند بايد به زور شمشير آنان را باز گرداند.

[صفحه 135]

امام علي (ع) در نامه‏اي به اهل بصره مي‏نويسد:

و قد کان من انتشار حبلکم و شقاقکم ما لم تغبوا عنه، فعفوت عن مجرمکم و رفعت السيف عن مدبرکم، و قبلت من مقبلکم فان خطت بکم...

«تلاش براي آشوبگري و توطئه چيني چيزي نيست که از آن بي‏خبر باشيد. اينک از گنهکارتان در مي‏گذرم و از فتنه جويتان شمشير بر مي‏گردانم و هر که به من روي مي‏آورد، مي‏پذيرم. اما اگر باز هم به توطئه‏هاي هلاکت بار و حماقتهاي بيدادگرانه دست بزنيد و با من از در مخالفت برآئيد، من آماده‏ام که اسب و ساز و برگ فراهم سازم و پاي در رکاب گذارم. اما اگر مرا به جنگيدن واداريد، چنان کارزاري بر پا کنم که روز «جمل» در پيش آن جز دم گذرايي جلوه نکند. اما بدانيد که برتري آن کس را که راه اطاعت پيش گيرد و حق آن کس را که نيکخواه مردم باشد قدر مي‏شناسم. نه بي‏گناهي را به جاي گنهکار مي‏گيرم، و نه عهدشکني را در کنار وفاداران قرار مي‏دهم.»[2].


صفحه 134، 135.








  1. نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 172.
  2. نهج‏البلاغه، نامه‏ي شماره‏ي 29.