مقررات استانهاي درگير جنگ
مهمترين اين آموزشها از اين قرارند: اولا- آگاهي از ماجرا. [صفحه 128] ثانيا- بايد به اهالي شهرها در خلال عبور ارتش همه جوانب هشياري و احتياط آموزش داده شود تا مبادا برخي از افراد نيروهاي مسلح اعمالي مرتکب شوند که با رسالتي که دارند و هدفي که به خاطر آن ميجنگند مغاير باشد. ثالثا- مردم شهرها به حيثيت ارتش احترام بگذارند چنانکه هيچ فرد ارتشي مورد بيحرمتي قرار نگيرد. رابعا- لازم است که فرمانداران و استانداران اخبار ارتش را به رهبري گزارش کنند. به ويژه اگر در امر تدارکات ارتش عيب و نقصي باشد، يا از افراد ارتشي رفتار ناشايستي سر بزند، تا رهبري به اصلاح آن اقدام کند. امام علي (ع) در نامهاي به استانداراني که قلمروشان در مسير حرکت ارتش قرار گرفته چنين ميفرمايد: من عبدالله علي اميرالمومنين الي من مربه الجيش من جباه الخراج و عمال البلاد: اما بعد، فاني قد سيرت جنودا هي ماره بکم ان شاء الله، و قد اوصيتهم بما يجب لله عليهم من کف الاذي و صرف الشذي، و انا... «از بندهي خداوند علي ابن ابيطالب اميرالمومنين به خرج ستانان و فرمانداران شهرها که سپاه اسلام از قلمروشان ميگذرد. اما بعد... سپاهياني روان کردهام که به خواست خدا از سرزمينهائي که زير فرمان شماست خواهند گذشت. و آنچه به فرمان الهي بر آنان واجب است مانند نيازردن مردم و خويشتنداري از شرارت به آنان سفارش [صفحه 129] کردهام. اگر به شما و اهل ذمهي ديار شما زياني برسانند من از آن بيزاري ميجويم، مگر آنکه سپاهيان به گرسنگي مرگبار دچار شده و براي سير کردن خود چارهاي نداشته باشند. پس هر يک از سپاهيان از روي هوسراني و ستمگري از مردم چيزي ستاند، وي را کيفر دهيد. و دست بيخردان قوم خود را از آزار و گزند و تعرض به سربازان کوتاه کنيد. من در پشت سپاه هستم. اگر ستمي بر شما رفت به من گزارش کنيد و اگر از کسي از سپاهيانم گزندي به شما رسيد مرا آگاه سازيد که جز به پشتيباني خدا و همت من دفع او نميتوانيد و من به ياري پروردگار او را از کار بر کنار ميسازم انشاء الله.»[1].
شهرهائي که ارتش، در راه خود به سوي ميدان نبرد از آنها عبور ميکند، به آموزشهاي ويژهاي نياز دارند.
صفحه 128، 129.