نيايش... به جاي دشنام و ناسزا











نيايش... به جاي دشنام و ناسزا



هنگامي که برخي از ياران امام علي (ع) به دشنام پيروان معاويه آغاز کردند، حضرت به آنان چنين پيغام فرستاد:

اني اکره ان تکونوا سبابين شتامين، تشتمون و تبروون، ولکن لو وصفتم مسايو اعمالهم، فقلتم: من سيرتهم کذا و کذا، و من عملهم کذا و کذا کان اصوب في القول و ابلغ في العذر،...

«بر شما نمي‏پسندم که دشنام ده و ناسزا گو باشيد، فحش بدهيد و نفرين کنيد. اما هرگاه از کارهاي زشت آنان ياد کنيد و بگوئيد:

رفتارشان چنين است و کردارشان چنان، درست‏تر و پذيرفتني‏تر است.

و شايسته‏تر آن است که به جاي لعن گويي و بيزاري جويي از ايشان، بگوئيد: خداوندا خونهاي ما و آنان را از هدر رفتن حفظ کن، ميان ما و آنان آشتي برقرار کن، آنان را از ضلالت به هدايت رهنمون شو تا حق را از باطل بازشناسند، از گمراهي روي برگردانند و با رهروان آن دشمني بگيرند.»[1].

[صفحه 115]

و به سربازانش مي‏آموخت که هر گاه ترس از دشمن بر آنان غلبه کرد، بگويند:

«پروردگارا به تو پناه مي‏برم از آنکه در سلطنت تو حقم پايمال گردد.

به تو پناه مي‏برم از آنکه در هدايت تو گمراه شوم.

به تو پناه مي‏برم از آنکه در بي‏نيازي تو بي‏چيز باشم.

به تو پناه مي‏برم از آنکه در اقتدار تو تباه گردم.

به تو پناه مي‏برم از آنکه مغلوب شوم، و حال آنکه فرمان فرمان تو و فرجام کار به سوي تو است.»[2] و هنگاميکه کار بر سربازان امام دشوار مي‏شد، آنان را به خداوند پيوند مي‏داد تا مايوس نشوند، و مي‏گفت:

«خداوندا به تو پناه مي‏برم از آنکه به ناخرسندي تو خشنود باشم يا از خشنودي تو ناخرسند گردم، به قضاي تو پشت کنم، يا از قول تو دوري جويم، يا با دشمنان تو همدل گردم، يا با نظر کردگان تو دشمني ورزم.

خدايا براي کردار يا گفتاري که مرا به قلمرو خرسندي تو نزديک و از ناخشنودي تو دور کند شکيبا ساز و نيروي تحمل عنايت فرما، اي رحيم‏ترين بخشندگان.

پروردگارا از تو زباني ثناگو، قلبي سپاسگزار، يقيني راستين، ايماني استوار و پيکري فروتن مسئلت دارم.

به دلم نوري بخش که به تو عشق ورزم و از تو بهراسم.

[صفحه 116]

خدايا اگر مرا غرقه‏ي رحمت خود کني، خوشگماني مرا افزوده‏اي، و اگر عذابم دهي عقاب ظلم و جور و درازدستي‏ام بر خويشتن است، چون تو دادستاني مرا عذري نيست و مکافاتي به حساب نه...

بار الها اگر اجلم در رسيد و روزگارم به سر آمد و ديدار توام مقدر شد، در بهشتم منزلي ببخش که گذشتگان و آيندگان بر آن چنان غبطه خورند که هيچ حسرتي از آن بالاتر و هيچ عنايتي از آن افزون‏تر و هيچ مقامي والاتر از آن نباشد.

خداوندا مرا با عزت در جامه‏ي فروتني ايمان بپوشان، از آن پيش‏تر که در آتش دوزخ به ذلت درافکني...

پروردگارا تو را به بهترين نيايش‏ها ثنا مي‏گويم که بلاي تو گواراترين بلاست.

خداوندا مرا از ياري و تائيد و توفيق و رحمت خود برخوردار کن و به من شوق ديدار و لطف همياري خود عطا فرما تا شهد آن در قلبم جاي گيرد. و مرا به پيشبرد کارهايم رهنمون باش و تو بر پايگاه من و موضع يارانم ناظري و چيزي از تو پنهان نيست.

خدايا از تو همان نصرتي را مي‏طلبم که به پيامبرت عنايت فرمودي. و بدان، ميان حق و باطل جدائي افکندي تا دين خود استوار نمودي و آئين خويش مسلط ساختي اي برترين که در هر مقام جا داري.»[3] و بدين سان مولا علي (ع) در جهاد به کمک دعا و نيايش به لشکريان خويش روحيه‏ي شهادت مي‏دميد.

[صفحه 117]


صفحه 115، 116، 117.








  1. تذکره الخواص، ص 163.
  2. الصحيفه الاولي العلويه، ص 154.
  3. نهج‏السعاده، کتاب دعا، ص 323.