نيايش و جنگ











نيايش و جنگ



نيايش به درگاه پرودگار، خواهش انسان از خداي بزرگ است... که زمينه‏ي مناسبي براي اقدام و فعاليت انسان به وجود مي‏آورد.

ضرورت حياتي نيايش براي انسانها از آنجاست که هدفها و راه رسيدن بدانها را معين مي‏کند و آنها را با الطاف، موازين و ارزشهاي الهي پيوند مي‏دهد. ضرورت دعا و نيايش در زمان جنگ و پيش از کارزار از ديگران مواقع نيازمندي، بيشتر است. زيرا اگر جنگ به پيروزي بينجامد، پيروزمندان را به سرکشي و زورگوئي وا مي‏دارد و هر گاه به شکست منجر شود به ياس و درماندگي دچارشان مي‏سازد.

و از همين جاست که سربازان بايد بدانند که خداوند بر همه برتري دارد و سرنوشت زندگي و زندگاني در دست اوست. رزمندگان بايد به عظمت خداوند باور داشته باشند تا در هنگام پيروزي سرکش نشوند و در شکست به نوميدي دچار نگردند. اما با اين همه پس از تدارک تمام افزارهاي مادي ضروري، بايد به نيايش پرداخت.

امام علي (ع) پيش از آغاز حمله به دشمن چنين مي‏گويد:

«خداوندا! اي پروردگار سقف برافراشته، و جوبه هم پوسته که آن را پنهانگاه شب و روز کردي، و گذرگاه خورشيد و ماه، و جاي رفت و

[صفحه 112]

آمد ستارگان سيار، و ساکانان آن را طايفه‏اي از فرشتگانت قرار دادي که از پرستش تو خسته نمي‏گردند.

و اي آفريدگار اين زمين که آن را قرارگاه آفريدگان ساختي و جولانگاه جانداران و چهارپايان، که انواع مرئي و نامرئي آنها از شماره بيرون است.

و اي کردگار کوهساران بلند که آنها را ميخهاي استوار زمين قرار دادي و پشتيبان خلق... اگر ما را بر دشمنان چيره ساختي ما را از ظلم و تعدي دور کن و به حق پاي بند ساز، و اگر آنان را بر ما غلبه دادي به ما شهادت عطا فرما و از فتنه در امان بدار.»[1].

و در روز «جمل» مي‏فرمود:

«اي بهترين کسي که دلها به وي پيوسته و زبانها نيايش او را گفته‏اند. اي که بلايت خوش و عطايت بيشمار است. ميان ما و قوممان به حق داوري کن که تو بهترين داوري.»[2].

و هنگام روياروئي با دشمن مي‏فرمود:

«خداوندا... تو مرا از گناه بر کنار مي‏داري و تو يار و مددکار مني.

خداوندا... به تو روي آورده‏ام، و به نيروي تو مي‏جنگم.»[3].

و همچنين مي‏فرمود:

«پروردگارا... چشمها به تو دوخته شده و دستها به سوي تو باز شده و

[صفحه 113]

قلب‏ها با عمل نيکو به تو پيوسته و نزديک شده‏اند.

خداوندا، ميان ما و قوم ما به حق راهگشايي فرما که تو نيکوترين راهگشايي.»[4].

و در جنگ همچنين مي‏فرمود:

«خداوندا... تو راهي از راههاي روشنت را آشکار ساختي، رضاي خود را در آن قرار دادي، و يارانت را بر آن فراخواندي، و آن را پر ثواب‏ترين راههايت گردانيد، و گرامي‏ترين ميعادگاه و دلپسندترين آئين‏هاي خود ساختي، سپس جان و مال مومنان را از ايشان باز طلبيدي و به آنان بهشت بخشيدي. همانان که در راه تو پيکار مي‏کنند، و بر سر پيمان راستين تو، مي‏کشند و کشته مي‏شوند. مرا از کساني بساز که عزت و جان گرفتند، سپس بنا به بيعتي که با تو کرده بودند جان خويش در اختيارت گذاشتند، هيچ تقلب و پيمان شکني از ايشان سر نزد، و از راه خود بازنگشتند، و تنها سود ايشان آن بود که به پيمان تو وفا کنند و محبت تو را جلب کنند و به تو نزديک شوند...

خداوندا بر محمد و خاندان او درود فرست و شهادت در راهت را فرجام کردار من قرار ده و آن را بهترين پايگاهي بساز که مايه‏ي خشنودي تو گردد و از لغزشهايم برهاند. گزند دشمنان خيره سر را وسيله‏اي ساز تا در شمار بندگان درگاهت در آيم و پيوسته در زير پرچم حق و درفش هدايت گام بردارم و پيروان آئين تو را ياري دهم، نه به لرزشي تن دهم و نه ترديدي به دلم راه يابد. پس از گناهان تباه کننده‏ي

[صفحه 114]

اعمال به تو پناه مي‏برم.

پروردگارا به تو پناه مي‏برم از جبن و بزدلي در مواضع هولناک و از سستي در مصاف گردان، و از گناهان بر باد دهنده‏ي اعمال، بدان سان که از روي شک از کاري دست بشويم يا از روي ترديد به کاري دست زنم، پس تلاشم با زيان توام خواهد بود و کردارم با ناکامي قرين»[5].


صفحه 112، 113، 114.








  1. نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 170.
  2. نهج‏السعاده في مستدرک نهج‏البلاغه، باب دعا، ص 294.
  3. ماخذ پيشين، ص 295.
  4. ماخذ پيشين، ص 296.
  5. ماخذ پيشين، ص 313.