وجدان اخلاقي در جنگ











وجدان اخلاقي در جنگ



کسي که سلاح بر مي‏دارد دستخوش غرور مي‏شود و از اين رو خطر انحراف از ارزشهاي انساني و گرايش به ستمگري و سرکشي او را تهديد مي‏کند، خاصه اگر بر دشمن پيروز شده و کسي در برابرش نمانده باشد.

[صفحه 109]

در اين حالت، فرمانده، بيش از همه به پرهيزگاري و نيروي وجدان نيازمند است.

از اين رو آموزشهاي فرماندهي به افسران بايد آميزه‏اي از دستورهاي نظامي و اندرزهاي اخلاقي باشد...

امام علي (ع) در سفارش به يکي از فرماندهان سپاهش به نام «معقل بن قيس رياحي» همين شيوه را توصيه مي‏فرمايد:

اتق الله الذي لابد لک من لقائه، و لا منتهي لک دونه، و لا تقاتلن الا من قاتلک، و سر البردين، و غور بالناس، و رفه في السير، و لا تسر اول الليل، فان الله جعله سکنا، و قدره مقاما لاظعنا، فارح فيه بدنک،...

«در پيشگاه خداوند که از ديدار او گريزي نداري و پايان کارت جز به نزد او نيست، پرهيزگاري پيشه کن. جز با آن کس که به جنگ تو آمده پيکار مکن و در خنکاي روز حرکت کن و در نيمروز که گرما شدت مي‏گيرد به سپاهيان راحت باش بده و آنان را به آسودگي پيش بر، و در آغاز شب راه مسپار چه خداوند اين هنگام را بهر آرامش قرار داده و براي فرود آمدن مقرر فرموده است نه براي کوچيدن. پس در آن وقت خستگي در کن و به مرکب خود استراحت بده. پس چون سحرگاه در رسد يا سپيده بدمد به برکت خداوند راه در پيش گير.

هر گاه با دشمن روبرو شدي در ميان ياران خويش جاي بگير. و مانند کسي که خيال جنگ افروزي دارد به دشمن نزديک مشو، و همچون کسي که از دشمن به هراس افتاده از او دوري مگير تا فرمان من به تو رسد. مبادا کينه‏توزي دشمن شما را به جنگيدن برانگيزد، مگر آنکه

[صفحه 110]

خصم را به راه حق فراخوانده و با او اتمام حجت کرده باشي.»[1].


صفحه 109، 110.








  1. نهج‏البلاغه، نامه‏ي شماره‏ي 12.