شرايط صلح
در زمان صلح چه بايد کرد؟ آيا بايد به قرارداد صلح پاي بند بود؟ امام علي (ع) در عهدنامهي خود به مالک اشتر چنين ميگويد: و لا تدفعن صلحا دعاک اليه عدوک لله في رضي، فان في الصلح دعه لجنودک، و راحه من همومک، و امنا لبلادک، و لکن الحذر کل الحذر من عدوک بعد صلحه، فان العدو ربما قارب ليتغفل، فخذ بالحزم، و اتهم في ذلک حسن الظن، و انعقدت بينک و بين عدو لک عقده او البسته منک ذمه فحط عهدک بالوفاء، و ارع ذمتک بالامانه، و اجعل نفسک جنه دون ما اعطيت،... «... از آشتي با دشمن وقتي او ترا بدان ميخواند و خشنودي خداوند در آن است، رو مگردان که آشتي مايهي آسايش سپاهيان تو، و آرامبخش اندوه تو و موجب امنيت شهرهاي توست. [صفحه 82] اما بهوش باش و از دشمني که با تو از در آشتي در آمده حذر کن، چه بسا که دشمن نزديکي به تو را مايهي فريب سازد و تو را غافلگير کند. پس احتياط و دورانديشي را از دست مده، و به دشمن گمان نيکو مبر. و اگر با دشمن پيمان بستي، و به پيمان او را از زنهار دادي به آن وفا کن. بر سر پيمان بمان و تا پاي جان بر آن استوار باش. چه هيچ يک از فريضههاي خداوند مانند وفاي به عهد نيست که همهي مردم با وجود انديشههاي گوناگون و اختلاف عقيدهشان در احترام به آن يکدل باشند. همانا که مشرکان نيز در ميان خود پيمان را گرامي دارند، چه، دريافتهاند که پيمان شکني جز تباهي حاصلي ندارد. مبادا که در پيمان استوار نباشي و عهدشکني. دشمن رابه آشتي خود مفريب که تنها تيرهدلان با خداوند از در ستيز در ميآيند. و خداوند عهد و پيمان را به رحمت خود وسيلهي امنيت بندگان خويش قرار داده تا در حريم آن بياسايند و در پناه او بيارامند. پس نبايد که در عهد و پيمان تباهي و خيانت و تزوير راه يابد. پيماني مبند که با ابهام و ناروشني همراه باشد. و چون پيماني استوار داشتي، آن را به نفع خود توجيه و تفسير مکن. اگر وفاداري به پيمان خداوند را در جائي دشوار يافتي، بر آن مشو که به ناحق آن را فسخ کني، چرا که بردباري در برابر دشواريها و اميدواري به رفع آنها بهتر از خيانتي است که از پيامدهاي آن بيمناک باشي. چه پروردگار وفاي به عهد را واجب گردانيده و در صورت خيانت تو را بازخواست کند و دنيا و آخرتت تباه شود.»[1]. [صفحه 83] بنابراين صلح از ديدگاه امام به معني دست کشيدن از حقوق عادلانه نيست، بلکه دست کشيدن از جنگ يا آشتي کردن بر پايهي عدل است. از اين رو امام (ع)، رعايت سه شرط را براي صلح ضروري ميداند: 1- برقراري صلح نبايد به اعتماد کردن به دشمن يا دادن امتيازات نامشروع به او منجر شود: در زمان صلح و آشتي معمولا دشمن نيروي نظامي خود را تقويت ميکند و ميکوشد با استفاده از غفلت طرف مقابل، به داخل مواضع او نفود کند به خرابکاري بپردازد، يا به حملهي ناگهاني دست بزند. بنابراين بيداري و هشياري، ضرورت تام دارد. 2- شرايط و مقررات پيمان صلح بايد روشن باشد و دستخوش تفسير و تحريف نگردد. 3- تا زماني که طرف ديگر به شرايط صلح وفادار است، بايد به قرارداد صلح احترام گذاشت. شريعت اسلام حکم ميکند که تا زماني که دشمن موافقتنامه صلح را زير پا ننهاده، آن را محترم شماريم. [صفحه 84]
صلح با دشمن چه شرايطي دارد؟
صفحه 82، 83، 84.