سلاح برگيريد
اما دشمن کيست؟ در حقيقت دشمن تنها کسي نيست که خواهان قتل توست، بلکه کسي که خواهان کشتن آئين توست نيز دشمن است، و چنانچه در برابر احکام الهي سر فرود نياورد، سلاح تنها درمان اوست. امام علي (ع) در نامهاي که به پسر عمويش عبيدالله، مينويسد و اعتماد حضرتش را به او، و ناسازگاريهاي او را گوشزد ميکند، چنين ميفرمايد: ايها المعدود کان عندنا من ذوي الالباب، کيف تسيغ شرابا و طعاما و انت تعلم انک تاکل حراما و تشرب حراما؟ و تبتاع الاهاء و تنکح النساء من مال اليتامي و المساکين و المومنين المجاهدين الذين افاء الله عليهم هذه الاموال، و احرزبهم [صفحه 71] هذه البلاد!! فاتق الله و اردد الي هولاء القوم اموالهم، فانک ان لم تفعل ثم امکنني الله منک لا عذر الي الله فيک، و لا ضربنک بسيفي الذي ما ضربت به احدا الادخل النار! و الله لو ان الحسن و الحسين فعلا مثل الذي فعلت ما کانت لهما عندي هواده، و لا ظفر امتي باراده،حتي اخذ الحق منها، و ازيل الباطل عن مظلمتهما. «... هان! اي که روزگاري نزد ما از خردمندان به شمار ميآمدي! چگونه با اين آسوده دلي از مال حرام ميخوري و مينوشي؟ چگونه از اموال يتميان و درويشان و مومنان و مجاهدان- که خداوند بدانان بخشيده است و اين جهان را به دست آنان نگاهداشته- کنيزان ميخري و با زنان در ميآميزي؟ از خدا بترس و مال مردم باز پس ده، که اگر چنين نکني و خداي مرا بر تو دست دهد ترا به کيفر برسانم و خداوند مرا معذور بدارد، و تو رابه شمشيرم گردن زنم که هر کس ضربت آن چشيده بيگمان به دوزخ روان شده است. و به خدا سوگند که اگر حسن و حسين عمل تو را کرده بودند، تا حق مردم را از آنان باز نميستاندم و پيامدهاي حق کشي آنان نميستردم، نه در ارادهام سستي راه مييافت و نه با آنان بر سر مهر ميآمدم.»[1]. [صفحه 72]
در برابر دشمن بايد سلاح برداشت.
صفحه 71، 72.