نعمت شهادت











نعمت شهادت



هر آنکه براستي به خداوند ايمان آورده و هدفهاي زندگي را آشکار مي‏بيند، بي‏گمان مرگ در راه پروردگار را به جان مي‏خرد... در حالي که آن که ايمان به خداوند را تنها در حد گردش زبان درک نموده لاجرم از شهادت مي‏ترسد و بسان کرمي که در مرداري مي‏لولد، به زندگي گذران مي‏چسبد.

مولا علي (ع) از گفتگوئي که با پيامبر (ص) داشته چنين مي‏گويد:

[صفحه 29]

فقلت: يا رسول الله اوليس قد قلت لي يوم احد حيث استشهد من استشهد من المسلمين و حيزت عني الشهاده، فشق ذلک علي فقلت لي «ابشر فان الشهاده من ورائک»؟ فقال لي «ان ذلک لکذالک فکيف صبرک اذا»؟ فقلت؟ يا رسول الله، ليس هذا من مواطن الصبر ولکن من مواطن البشري و الشکر.

«... آنگاه گفتم: اي فرستاده‏ي خدا، در روز جنگ «احد» هنگامي که برخي از مسلمانان به شهادت رسيدند، آيا به من نگفتي که شهادت از من دوري گرفته است ؟ پس چون آن سخن بر من گران آمد، فرمودي: شاد باش، شهادت در قفاي توست.»

پس فرمود: همچنان است که مي‏گويي. آنگاه شهادت را چگونه مي‏پذيري؟

گفتم: اي پيامبر خدا، اين مورد از موارد صبر و بردباري نيست، بلکه از قبيل بشارت و شکرگزاري است.»[1].

بنابراين در برابر بلا و مصيبت است که بايد صبر و شکيبائي به خرج داد، در حاليکه محل شهادت، که چيزي جز نعمت و برکت نيست، مقام بشارت و شکرگزاري است.


صفحه 29.








  1. نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 155.