شريک جرم
[صفحه 154] علي عليهالسلام فرمود: الراضي بفعل قوم کالداخل فيه معهم، و علي کل داخل في باطل اثمان: اثم العمل به، و اثم الرضا به. کسي که به عمل گروهي راضي باشد مانند آنست که با ايشان در آن عمل دخالت داشته. با اين تفاوت که کنندهي کار باطل، دو گناه دارد: يکي گناه عمل به آن، و ديگري گناه راضي بودن به آن. و کسي که به آن عمل راضي باشد تنها يک گناه مرتکب شده است. [صفحه 155]
کساني که از جريان امور بر کنار ميباشند و مستقيم يا غير مستقيم در کارها دخالتي ندارند، ولي اوضاع موجود را که ميبينند راضي هستند، و قلبا از رفتار مجريان امور شادند و به آنان حق ميدهند، نسبت به آن امور مسئوليت دارند و در خوب و بد آن کارها شريک هستند. اگر کارها بر وفق حق و عدالت انجام گيرد، ايشان از اين حيث سهمي دارند و اگر بر پايه بيدادگري استوار باشد، از عقاب و کيفر آنها نيز بهرهاي خواهند داشت. از اين جهت در باب امر به معروف و نهي از منکر دستور داديم که اگر نتوانستيد نهي از منکر کنيد و مردم را از کار زشت بازداريد لااقل قلبا آن کار زشت را ناروا بدانيد و از کنندهي آن متنفر باشيد. بنابراين آنان که خيانت خائنين را ميپسندند و آنان که اگر مقام و رتبهاي را که ظالمان دارا هستند، داشتند رفتار آنان مانند رفتار ناستوده ستمگران بود، همه شريک جرم ستمکاران محسوب ميشوند اگر چه فعلا مصدر و عامل ظلمي نيستند.
صفحه 154، 155.