ياد مرگ











ياد مرگ



اول نيستي! آخر هم نيستي. سرنوشت همه موجودات و فرجان همه هستيها. مرگ آري مرگ! مسيري است که همه بايد به پيمايند و استثنائي براي احدي (جز خدا) نيست. چه خوب بود اگر آدمي گاهي به آن توجه داشت تا از آن سرکشي و قلدري باز ايستد و از آن همه پايکوبي و بي‏بند و باري دست بردارد! و چه خوب بود بداند آن همه تلاشهاي بي‏مورد به بن‏بست منفي مي‏رسد و آن همه حسابهاي روا و ناروا به صفر منتهي مي‏گردد.

ولي افسوس! مگر حرص و ولع مي‏گذارد که آدم جز به زر و زيور دنيا نظري افکند و جز به محدوده‏ي مادي خويش کاري داشته باشد؟ هيچ وقت به فکر مرگ نمي‏افتد و هيچگاه از اين سفر اجباري يادي نمي‏کند و اگر هم در مواقعي و به مناسباتي نامي از مرگ به ميان آمد خيلي زود، از خاطر او گذر کرده و هنوز اثري در او نگذاشته جاي خود را به افکار متشتت ديگري مي‏بخشد.

[صفحه 236]

علي عليه‏السلام فرمود:

نفس المرء خطاه الي اجله.

هر نفس آدمي گامي است که به سوي مرگ برمي‏دارد.


صفحه 236.