افتخار و تکبر
پس براي اينکه خود را گم نکند و مسير خود را عوض ننمايد و از راهي که شايسته و بايسته است منحرف نگردد، ميسزد که آغاز و فرجام خويش را هيچگاه فراموش نکند و پا از حد خود بيرون ننهد. چه اگر غير از اين کند و خواسته باشد به مباهات و افتخار چنگ زند دامنهي خيال وسيع است و توهمات نابجا حد و حدودي ندارد، در نتيجه ادعاي بيخود نموده و راه تکبر و خودستائي در پيش ميگيرد، راه خطائي که صد در صد به ضرر او تمام شده و بدون شک او را به سقوط و تباهي نزديک ميکند. [صفحه 32] علي عليهالسلام فرمود: ضع فخرک، و احطط کبرک، و اذکر قبرک. افتخار خود را واگذار و از تکبر خويش دست بردار و گورت را به ياد آر. [صفحه 33]
انسان موجودي شريف و در صورت انجام وظيفه اشرف موجودات است. اما اگر منصبها و علاقهها و اعتبارات خويش را کنار بگذارد و اول و آخر خود را ملاحظه کند خواهد ديد که در شمار موجودات ذرهاي بيش نيست و در عين داشتن آن مقام و شرافت، ضعيف است.
صفحه 32، 33.