حكمت 457











حکمت 457



[صفحه 232]

چنين در مدح و در توصيف انصار ز لعل لب شه دين شد شکر بار که باغ شرع ز انصار آبياري شد و در نهر دين شد آب جاري چنانکه کره اسب تکاور جدا شد بعد پروردن ز مادر بر هواريش خوش خوش مي‏دوانند که رخشي باد پا مي‏پرورانند به مال و با زبان و دست و بازو چنين دادند بر اسلام نيرو به ميدان رخش کين بسيار راندند اسير و برده دادند و ستاندند به دينواري گهي دادند سرها گهي چون بذر پاشيدند زرها به کار افکنده گه تيغ شرربار شرر باريده گاه از تيغ گفتار چنين تا شاخ شرک و کين بر افتاد درخت شرع و دين بر پاي استاد


صفحه 232.