حكمت 433











حکمت 433



[صفحه 214]

نمود اندر سحرگه کسي خواب ز چهر عزم روز خود برد تاب ز نوشين خواب شب هر کس که شد مست همه تصميم روزش رفت از دست دلا گر روشني خواهي برو زان ز بيداري به شب شمعي فروزان ز مغز خود به در کن اين کسالت مهيا شو به شب بهر عبادت ز اشک ديده رخ را شستشو کن ز گريه کسب عز و آبرو کن به دل داري هر آن حاجات و مطلب روا سازد خدا حاجات در شب ز دل آهي چو برداري سحرگاه کني در عرش اعلا رخنه و راه بسوزاني حجابات تعلق بگيري بر همه اقران تفوق


صفحه 214.