حكمت 422











حکمت 422



[صفحه 205]

هلا مردي گرفتار زيانست زيانش بيشتر از ديگران است که او در راه نيل آرزوها به هر جانب به زحمت کرده روها شود در کار خود شايد که پيروز به کار افکنده جان و تن شب و روز به خاک او جان پاک آلوده کرده بدن را کهنه و فرسوده کرده و ليک آن نقشه‏ها و راي و تدبير به هيچ و پوچ شد در دست تقدير نگشت از رنجهايش سود عايد نه تقديرش به تدبيرش مساعد ز دنيا دست وي گرديده کوتاه بعقبا گشت وارد با غم و آه هدر رفته همه جوش و خروشش به جا بار گنه مانده به دوشش به جانش نار حسرت بر فروزد بنار دوزخ و حسرت بسوزد


صفحه 205.