حکمت 421
[صفحه 204] بگاه حشر در روز قيامت ز هر کس برتر از حيث ندامت بود درد و پشيماني آن مرد که اموال از حرام او گرد آورد بگردن شد بسي وزر و وبالش که تا در نزدش آمد گرد مالش براه خيز از آن چيزي نپرداخت که پيک مرگ آمد کار او ساخت يکي مردي نکو از خيل وارث همه اموال او بگرفت ميراث حقوق حقه ز اموالش جدا کرد تمامي مصرف راه خدا کرد بهشت عدن را شد اين خريدار در آتش آن يکي در عقرب و مار بدون رنج اين يک يافت بس گنج و ليک از گنجها برد آن يکي رنج جنان را اين يکي بگرفت پاداش به حسرت آن به دوزخ گشت ماواش چنين کس حسرتش از خلق بيش است از اين پيش آمدش دل خون و ريش است
صفحه 204.