حكمت 420











حکمت 420



[صفحه 203]

مگر يک روز روز عيد گرديد هلال عيد شد از چرخ با ديد ز درج لعل ماه چرخ دانش به وصف عيد شد اندر تراوش بگفتا بايد آن کس عيد گيرد که ايزد طاعتش را در پذيرد گذارد نقش دولت روي نامش دهد مزد صيامش با قيامش عبادت از خدا بروي مزيد است بر او آن روز نور روز است و عيد است وگر که بر خدا خيزد به عصيان نه عيد است آنکه باشد روز خسران اگر در فطر يا که فرو ديني اگر در بند دستورات ديني خدا را کردي از خود شاد و خرسند بود عيدت برو بخرام و ميخند نه عيد است آنکه پوشي ثوب فاخر بود عيد ار شوي ايمن ز آخر


صفحه 203.