حكمت 414











حکمت 414



[صفحه 198]

نکوکاري اگر کم بوده و کوچک بنايد ديد آن را خوار و اندک چو کار خير و نيکت کار باشد اگر کم باشد آن بسيار باشد به کار خير اگر کم گر شد اقدام کشاند سوي بسيارت سرانجام عمل کوچک گر از بهر خدا شد بدنيا قرنها آن پا به جا شد بناي پير زن بر پا ز کسرا است عدالت را سمر بنگر به دنيا است بگاه امر خير و کار نيکو نبايد از شما تابد از آن رو بگويد ديگري در امر اين کار ز من پيش است و مي‏باشد سزاوار به آن قدري که در تن تاب و توشش بود بايد کند در خير کوشش کر او از کار نيکو روي تابد سعادت را دگر کس نيک يابد برخ در از نکوئيها گشايد ز ميدان گوي را نيکو ربايد به هر کاري خدا اهلي معين نموده گر يکي زان گشت تن زن دگر کس تا که يا بد نيک فرجام به نيکوئي دهد آنکار انجام نداريد ار شما با آن عنايت نمايد ديگري آن را کفايت


صفحه 198.