حکمت 396
[صفحه 179] مگر از شاه شخصي شد به خواهش که بدهد پاسخ اين حرف و پرسش مگر ما با خداوند عزيزيم هم او هم ما خداوندان چيزيم بگفتا ما بدو چيزي نباشيم مگر گردي ز ديوارش تراشيم خدا بر کل اشيا مير و دار است از او هر چيز باشد نزد ماها است خدا باقي و کل شيء هالک همه فاني و او دارا و مالک ز ملک خود به ما چيزي که بدهد به گردنمان بدان تکليف بنهد دهد ما را به امر و نهي فرمان به طاعت امر و نهي آرد ز عصيان عطاي خود چو از ما باز دارد همان اندازه ما را واگذارد به قدر وسع ما را کرده تکليف ز کار شاق ما را داده تخفيف به دست بنده گر مير است و شاه است هر آن چيزي است از مال آله است
صفحه 179.