خطبه 070-در نكوهش مردم عراق











خطبه 070-در نکوهش مردم عراق



[صفحه 44]

چو عمرو عاص اندر حيله زد دست مصاحف بر سنان نيزه‏ها بست عراقيهاي نادان گول خوردند ز چهر مردي آبروي بردند مبدل گشتشان تندي و چستي به کار جنگ بر کندي و سستي به لحني پر شررهاي مدمت مخاطب کردشان سرهنگ امت شما مردم که از اهل عراقيد دو روي و بيوفا و پر شقاقيد مثلتان هست چون آن حامله زن که بار حمل را تا گاه زادن به دوش دل کشد نه ماه آن بار وليکن ساقطش سازد به يکبار به ناگه شوي آن زن هم بميرد دگر کس بر زني او را نگيرد ز دستش چون رود فرزند و شوهر برد ميراث او را شخص ديگر شما نامردم بي عقل و فرهنگ فراوان رنج برديد اندرين جنگ جوانانتان در اين ره کشته گرديد ز کشته دشت تل و پشته گرديد بسا کس کز حياتش گشت ممنوع بسا دست از بدن گرديد مقطوع بسا تن شد ز بار سر سبکبار بسا سر در کمند آمد گرفتار روان خون در جداول شد چنان جوي سر اندر خاک ره غلطان چنان گوي نسيم فتح شد چون در وزيدن شما را دل شد از هم در رميدن همه آن اتفاق و ائتلافات بدل شد بر نفاق و اختلافات به نيرنگ و حيلتان خصم بفريفت تظاهر کرد و دل با حيله‏تان شيفت شما را کرد از تحکيم خوشنود تمامي نامتان با ننگ آلود ز حکم پيشوا دوري گزيديد همه بند اطاعت را بر

يديد ز بعد آن مشقتها و آن رنج نصيب ديگري شد مايه و گنج شويد آگه قسم بر ذات باري نبوده است اين ورودم اختياري ز روي رغبت و با خواهش دل نبودم من به شهر کوفه مايل به جنگ بصريان بودم چو مامور شدم در ماندن اندر کوفه مجبور مرا آگه کننده کرد آگاه که جمعي از شما اشخاص گمراه علي گفتيد قلبش بي فروغ است همه گفتار وي کذب و دروغ است الا يزدان شماها را کشد خوار پيمبر از شماها باد بيزار چو من بر خلق خلق استم مهذب چه کس را بوده و باشم مکذب کس ار گويد به ذات پاک يزدان که اول من بدو آوردم ايمان و گر گوئيد بر شخص پيمبر که کردم دعوتش تصديق و باور ز حق انوار تحقيقم به دل تافت ز قرآن و نبي جان روشني يافت خدا داند که اين مطلب چنين نيست دروغ است اين کلام و غير از اين نيست مرا گفتار نيک است و فصيح است درست و دور از کذب و صحيح است خودم از لعل جان بخش پيمبر شنيدم اين سخنهاي چو گوهر نبد چون گوشتان لايق به اسرار نگردد جانتان از آن خبردار سخن از من ندارد هر که باور به مرگ او بگريد زار مادر براي گفته خود من چو قيمت نگشتم خردلي قائل ز همت لذا آن مستمع چون هست کم ظرف نيارد بست از آن در و گهر طرف ولي زودا که اندر روز محشر کنيد آن گفته‏ها

تصديق و باور


صفحه 44.