حكمت 374











حکمت 374



[صفحه 163]

اگر خواهي ز رنج آسوده ماني ندانم کوي آن را که نداني به هر چيزي که مي‏باشي توانا مکن دانسته را فاش و هويدا بسا شخصا که بي‏موقع سخن گفت ز کف داد آبروي خويش را مفت هر آن چيزي که مي‏داني مکن فاش به هر حرفي است هنگامي بهش باش در منت خدا بر تو گشاده بهر عضويت احکامي نهاده سر پا چون شود حشر و قيامت بدانها آورد بهر تو حجت زبان گويد ز يک حرف چو نشتر مسلمان را ز دم بر قلب خنجر بگويد پا خطا را راه رفتم سرايد گوش بيهوده شنفتم به هر مالي ز راه شبهه‏ناکي زدي چنگال دستت هست حاکي نکردي تا خجل فردا به فرجام خلاصه کار نيکو ميده انجام


صفحه 163.