حكمت 371











حکمت 371



[صفحه 160]

بدان رزقي که انسان را ضرور است دو قسمست و دو رنگست و دو جور است يکي رزقي که آن را شخص جوياست يکي رزقي که سوي شخص پوياست هم آن رزقي که آن سوي تو آيد پي آن رزق غم خوردن نشايد تو گر از جستنش آسوده ماني شتابد سوي تو آن بي تواني طلب را دست داري چون تو ز آن باز کند چون باز آن سوي تو پرواز بود روزي اگر بيش و اگر کم مخور هر روزه بهر روزيت غم به هر روزي فلک آواز دارد که حق هر روزه روزي تازه دارد اگر آن سال از عمرت حساب است سويت روزي سالت در شتاب است خدا خود روزي روزت رساند به هر روز از غم روزت رهاند و گر محسوب از عمر تو آن سال نباشد باش از غم فارغ البال پي روزي که آن از عمر تو نيست چرا بايد تو را اندوهگين زيست بدون رنج چون رزقت شکار است تو را با رنج و با اندوه چکار است همان رزقي که شد بهرت مقدر رسد بي رنج نه بيش و نه کمتر و گر خواهد کس آن از تو ربايد چنين کاري ز دست وي نيايد نصيب و بهره تو دون کندي به دستت مي‏رسد جانا به تندي بنابراين تو حرص و آز کن کم براي دين بخور گر مي‏خوري غم


صفحه 160.