حكمت 343











حکمت 343



[صفحه 126]

چو گيتي راه جور و کين پذيرد ز هر راهي بر انسان سخت گيرد گرفتاري گلو را پا گذارد بشر را حلق سختي درفشارد ز هر سو حلقه زنجيرها تنگ فلاخنها ببارد بر سرش سنگ ز هر درگه به خواري رانده گردد به کار خويشتن درمانده گردد در آن موقع رسد گاه گشايش خدا راهي کند باز از برايش پديد آيد مفري و مناصي از آن زندان نکو يابد خلاصي به قلبي پاک او چون چنگ افکند به دامان خدا رست از غم و بند


صفحه 126.