حكمت 340











حکمت 340



[صفحه 121]

بدانکه سخت تر بين گناهان گناهي هست کانرا گيري آسان مرآن را خوار و بي‏ارزش شماري تدارک را به توبت رو نياري در آن بيني چو بابي اعتنائي دگر از آن نمي‏گيري جدائي نترسي کم کمک از زجر و کيفر نداري پاس حشمتهاي داور ببيند مومن با هوش و فرهنگ گناه خويش چون کوهي گران سنگ به بالاي سران سنگش نهاده به زير آن چو موري خود فتاده همي خواهد که افتد بر سر او نمايد نرم سنگين پيکر او کساني که خدا را بندگانند ز لوث معصيت پاکيزه جانند گنه را خوار و هم کوچک نگيرند به شبها راه توبت مي‏پذيرند و ليکن کافر خاطي و جاني که اندر راه شهوت گشته فاني ز فرط معصيت دل سخت و مدهوش گنه را کرده يکباره فراموش به جرم خويش هر ساعت نظر کرد مگس بر بينيش گوئي گذر کرد ز افعال بد و کردار ننگين به قدر يکسر مو نيست غمگين


صفحه 121.