خطبه 062-نكوهش دنيا











خطبه 062-نکوهش دنيا



[صفحه 15]

الا هر کس که دارد جا به دنيا در آن سالم نماند جز به تقوي سلامت آن کسي در اين جهان زيست که پر پابند آن در زيستن نيست هر آنکس جانش از دنيا فراريست نصيب وي نجات و رستگاريست هر آن جائي که بر تقوي است پابند رهاند از هوا جانش خداوند جهان دام بلا و افتتان است شما را بوته بهر امتحان است هر آن چيزي در آن آيد فرا چنگ برون از دست گردد با دل تنگ به گاه مرگ بايد هشت ناچار حسابش را خدا باشد طلبکار ولي چيزي که بهر غير دنيا است ذخيره بهر سختيهاي عقبي است خلوص و زهد و تقوي اندر اين راه به همراه است در هر گاه و بيگاه جهان نزد خردمندان چو سايه است که او را بي‏دوام و سست پايه است اگر گسترده بيند سايه را کس چو بندد ديده جمعش بيند و بس نظر ناديده آن سايه فراوان که کم گردد شود از ديده پنهان


صفحه 15.