حکمت 306
[صفحه 91] گهي گر در ستم يازيد کس چنگ ز خشم و کين بکوبيدش به سر سنگ از آن کين ديده پوشيدن نشايد به مغزش سنگ را کوبيد بايد هر آن کس در کژي و بد سرشتي است سزاي وي همان کژي و زشتي است کجا پر ميوه و گل برگ خار است سزايش سوختن اندر شرار است به مردم آنکه در کين و ستيز است گلويش در خور شمشير تيز است ز کژدم چون گزيدن شد مالش به زير کفش و پي محکم بمالش
صفحه 91.