خطبه 058-درباره خوارج











خطبه 058-درباره خوارج



[صفحه 11]

خوارج چون مصمم گفت بر جنگ به سوي جنگ شه فرمود آهنگ بريدي گفت با آن نور ذوالمن ز جسر نهروان بگذشت دشمن به پاسخ گفت شه کز جزء و از کل به خون غلطند آنان اين سوي پل به جز نه تن تمامي کشته گردند به خون و خاک ره آغشته گردند هم از خيل شماها نيز نه تن کند در جنت فردوس مسکن رضي در بلاغت را نکو سفت که لفظ نطفه را معني چنين گفت که آن آبي است مطلق کان بود صاف بسان اشگ روشن هست و شفاف فصيح است و بليغ است اين عبارت مليح است و رشيق است اين اشارت به ديگر خطبه که بگذشت از اين پيش سخن زين لفظ راندم من کم و بيش


صفحه 11.