حكمت 268











حکمت 268



[صفحه 57]

خداوندا ريا رويش سياه است مرا از آن ريا بر تو پناه است مباد آنکه پيش چشم مردم رياکاري کنم سازم تو را گم بزرگي کسان در ديده آرم تو را کوچک به چشم دل شمارم ز مردم زشتي ظاهر بپوشم به پيش تو به پيدائي بکوشم شوم زين رو به نزد خلق منظور و ليک از مهر و رحمتهاي تو دور ريا خوئي خدايا ناستوده است ببند آن را به هر کس در گشوده است به سوي ما تو چشم مرحمت دار خودت ما را از اين بدخو نگهدار


صفحه 57.