حكمت 255











حکمت 255



[صفحه 42]

به سلطان هر که همدم هست و يار است بود چون آنکه بر شيري سوار است سوار شير اگر او را جهاند خطرناکي جاي خويش داند که گر شيرش ز پشت خويش غلطاند ز پيکر پوستش خواهد بدراند گمانش کرده آن بيننده خرسند مقامش را است از جان آرزومند چنين است آنکه نزد شه وزير است به هر دم از سريرش بيم زير است گهي شادان و شه با وي به هزل است گه از خشمش به حبس و زجر و عزل است جهان بيشه است و شيرش جان شکار است اگر خواهي سلامت بر کنار است


صفحه 42.