حكمت 244











حکمت 244



[صفحه 22]

در اين فصل از پي توضيح احکام که آنها فرض و واجب شد در اسلام عبير و نور را با هم سرشته گهر اينسان کشيده شه برشته ز مهر و لطف خود خلاق داور به دلها داشت ايمان را مقرر ز ايمان هر دلي درياي نور است ز شرک و بت پرستيها به دور است نماز ار پنجگاه از بندگان خاست براي دوري از سرکشيها است فقيران را زکوه اسباب روزيست بدانکه روزه غير از امتحان نيست به مکه چون مسلمان حج گذارد بناي دين خود محکم بدارد چو در پيکار و کين با مشرکين است در افزايش به ارج و عز دين است به معروف امر کردن نهي منکر برون بردن بشر را هست از شر به خويشاوند چون نيکي نمائي به افراد مسلمانان فزاني قصاص از بهر حفظ خون مردم بود تا خون نگردد از کسي گم به حفظ حد حق بايست کوشيد دو چشم از هر حرام و زشت پوشيد از آن رو شرع مانع از شراب است که عقل از شرب مي در رنج و تابست ز دزدي زان سبب بايد زدن تن که جمعيت بماند پاک دامن از آن رو از زنا بايست دوري که حفظ نسل مي‏باشد ضروري لواط ار بين مردم گشت شايع نتاج نوع انساني است ضايع کسي گر حق شخصي کرد انکار حضور شاهدش آرد به اقرار شهود ار نزد قاضي گشت حاضر به اقرار آيد آندم مرد منکر از آن رو شرع بيزار از

دروغ است که از آن راستيها بي فروغ است مسلمان را از آن واجب سلام است که ايمن مرد از آن احترام است منظم تا که ماند امر امت از آن واجب شده امر امامت اگر قومي بدون پيشوا بود جدا آن قوم از امر خدا بود رود چون پيشوا در راه يزدان از او بايست ملت برد فرمان پي عرفان احکام الهي اگر که بيش از اين توضيح خواهي فقيهان را کتب رو جستجو کن گل احکام را بهتر تو بو کن


صفحه 22.