حكمت 179











حکمت 179



[صفحه 206]

براي حق هر آنکس رخ نشان داد بجان خويش آزار و زيان داد ز نادانان به سعي سختي ببيند که اندر کنج نابودي نشيند ز دست حق درونش پر ز خون است ز دست خلق خونش در دورن است پيمبرها به گيتي رنج بردند به راه دين بسختي جان سپردند ز نادانانشان شد تن بکاهش که تا شد آسياي حق بگردش بلي حق را به هر دل دستگاه است ز رنج از بهر حق حالش تباه است


صفحه 206.