حكمت 106











حکمت 106



[صفحه 132]

هدايت راست يک راه و نشانه که مائيم آن نشانه را ميانه بمنزل گر بساطي کس نهاده بگستردن وسط باشد و ساده چو شد که متکي گردد بر اورنگ شود او متکي بر آن ز فرهنگ کنون ما آن و ساده در ميانيم که در بزم خداوند جهانيم هر آنکس دستش از حق هست کوتاه بسوي حق ز ما بايد برد راه بهر زحمت ببايد خود کشاند که بر دامان ما دستش رساند و گر از ما بتندي کس گذشته است ز ما بر طرف ديگر ره نوشته است سزد که جانب ما بازگردد بما راه حقيقت در نوردد چو ما هستيم راه عدل و اوسط بما راجع نه مصرط ني مفرط ز ما دين خدا بگرفته رونق ندارد کس ز ما پيش و پسي حق بخاک ما ببايد سر سپارد پيش را جاي پاي ما گذارد ز راه ما اگر کس کو تهي کرد ور از ما کس گذر از ابلهي کرد ز راه عدل و حق هر دو برون‏اند بفردا در جهنم سرنگون است


صفحه 132.