حكمت 040











حکمت 040



[صفحه 49]

يکي از ياران گرديد بيمار شهش فرمود از لعل شکر بار خداونديکه کرده دردناکت ز آلام گنه تن کرده پاکت گر از رنج مرض حالت تباه است بدور از پيکرت رنج گناه است تو گر از درد در تاب و عذابي بدان اندر مرض نبود ثوابي ولي داده خدايت چون مرض را همو بايد دهد بر تو عوض را عوض آن شد نسيم لطف خيزد گناهت همچو برگ از شاخ ريزد اگر از مصلحت در غم نشاند خدا آن را عوض خود مي‏رساند ثواب و اجر را اين نيست مربوط بپا و دست عمل بهر خدا کرد خدا آن کار نيک از وي پذيرد ثوابش بدهد و دستش بگيرد چو پاکيزه ببيند نيت او دهد جايش بنزهتگاه مينو خلاصه اينکه وارد شد در اخبار که حق بخشد گناه شخص بيمار بر اين قسمت خبر ميدان نظر داشت رضي (ره) نيز اين چنين زان پرده برداشت خدا چون بنده را مبتلا کرد عوض داد از گناهانش رها کرد و گر از بنده گر کاري زند سر خدا بدهد ثوابش در برابر عوض بر فعل حق دائر مدار است ثواب از حق به بنده مزد کار است در اين قسمت بکن نيکو تفکر بفهم آن را تو با عقل و تدبر


صفحه 49.