نامه 056-به شريح بن هاني











نامه 056-به شريح بن هاني



[صفحه 176]

به صبح و شب شريحا از خداوند بترس و باش از تقواش دربند زياد حق مشو يک لحظه غافل مکن خالي ز خوف دهر دون دل جهان زالي دغلباز و غرور است بکين همداستان از مهر دور است به آسوده دلان چون گرگ تازد بيک ناگاهشان آشفته سازد بگيتي آنچه را نفس تو خواهان شد ار آن را نداري باز از آن بر آري آرزوي و خواهش خويش از آن پس خواهشت قلبت کند ريش چو پايان هوس خسر و زيان است هوس را ترک کن سودت در آنست بکش پيش از پشيماني هوس را وز اين اندرز مشگين کن نفس را بروي آرزو بايست بستن در و آسوده از عصيان نشستن


صفحه 176.