نامه 001-به مردم کوفه
[صفحه 4] در اين فصل آنچه گوهر شه سرشته به هر کس نامه مدح و ذم نوشته به يک نامه ستوده دوستان را نکوهيده به ديگر دشمنان را در اين محفل همه گرد است و جمع است فروزان هر يکي مانند شمع است وز اين گلبن نخستين آن شکوفه است کز آن خوشبو مشام اهل کوفه است چو اصحاب جمل کج راه برداشت به اهل کوفه شه اين نامه بنگاشت بود اين نامه از بنده خداوند علي در باغ دين آن سرو دلبند به سوي کوفيان که خيل ديناند عرب را سرور و رکني رکيناند که عثمان گر که آمد کشته ناگاه ز امرش من نمايمتان خوشآگاه بدانسان که ز من گر آن شنيديد چنان باشد که نشنيديد و ديديد شوم زين کار طوري پردهافکن که گردد حق هويدا صاف و روشن
صفحه 4.