خطبه 210-در وصف سالكان











خطبه 210-در وصف سالکان



[صفحه 232]

به دستورات يزدان مهيمن ز عقل و دل هر آنکس بود مومن در از تقوي به روي جان گشايد کشد نفس و خرد زنده نمايد ز طاعت پيه پيکر را گدازد دل سنگين و سختش نرم سازد به ديو نفس همواره بچالش بتابش مهر ايمان از برايش چو آن شمس جهان‏افروز تابد به قلبش نور عرفان راه يابد بپيمايد طريق رستگاري بپاي دين نمايد پايداري شود وارد به درگاه سلامت فرازد سروسان در کار قامت پرآرامش دلش چون کوه سنگين بياسايد نکو بر مسند دين خدا را چونکه از خود خواست خشنود در اين ره رنجها برد از پي سود بکار افکند جان و دل تن و هوش عروس مقصدش آمد در آغوش درون از ناروائيها بپرداخت به بزم يار نرد عشق درباخت


صفحه 232.