خطبه 136-در مسئله بيعت











خطبه 136-در مسئله بيعت



[صفحه 183]

يکي جمعي به بيعت دل نهادند براي زر به آن شه دست دادند ز مقصدشان چو شه آمد خبردار بپاسخشان چنين فرمود اظهار همه دانند اقاصي تا اداني که اين بيعت نبوده ناگهاني ز روي فکر در اين کار اقدام شد و بگرفت با انديشه انجام مرا خود با شماها کار يکسان نباشد بس تفاوت هست در آن براي حق شما را خواستم من که حق بهر شما سازم مبرهن شما من را براي خويش خواهيد ز دين خود را تمامي پيش خواهيد چو همم بر شما صرف است باري به نفع خود مرا بدهيد ياري که آرمتان به راه رشد و افلاح کنم افسادتان را جمله اصلاح قسم بر حق ز ظالم هر چه اجحاف به مظلومان شده است از راه انصاف ستمگر را سوي حق مي‏کشانم از او حق ستمکش مي‏ستانم به پره بينيش خواهم زدن چنگ ستم را عرصه مي‏سازم بر او تنگ کنم ماننده اشتر مهارش بچشمه حق کشانم خوار و زارش کنم سيرابش از آبشخور داد رساند گر که او بر چرخ فرياد


صفحه 183.