دانايان خوار و جاهلان عزيزند











دانايان خوار و جاهلان عزيزند



از شاخصهاي روزگار جهل و جهالت آن است که انسان‏هاي دانا و آگاه جامعه، دهانشان بسته است، آزادي بيان ندارند و شديدا تحت نظر و کنترل‏اند و با آنان رفتاري خفت‏بار مي‏شود.

[صفحه 156]

ولي به عکس، جاهلان، بيخردان و اشخاص پست و فاقد شخصيت علمي و اجتماعي، بسيار مورد تکريم و احترامند، آز، آزادي‏هاي گوناگون بهره‏ورند و هر چه بخواهند مي‏گويند و هر چه اراده کنند انجام مي‏دهند!

آري در جوامع جاهلي، حاکميت از آن جهل و رذالت است که خود حاکمان از همين قماشند لذا انسانهاي دانشمند و با فضيلت تحقير و اهانت مي‏شوند و اصولا بازار دين و دانش کساد و بي‏رونق است.

«ارسله بالدين المشهور و العلم المائور و الکتاب المسطور.

«... بارض عالمها ملجم و جاهلها مکرم...»[1].

ترجمه: خداوند حضرت محمد (ص) را مبعوث فرمود با آئيني مشهور و نشان و علامتي شناخته شده و کتابي (به زبان قوم) نگارش يافته. در سرزميني که دانشمند آن لجام بر دهان و جاهل آن مورد تکريم و احترام بود.

در چنين نظامي که فرهنگ جاهلي بر آن حکمفرماست توده مردم نيز به دنبال بت‏پرستي و رذالت‏اند و به دانايان و خردمندان جامعه بي‏التفات‏اند و ايشان را خفيف و بي‏مقدار مي‏شمارند.

«... و يستذلون الحکيم...»[2].

ترجمه: و حکيم و خردمند را خوار مي‏دارند.

[صفحه 157]


صفحه 156، 157.








  1. نهج‏البلاغه، خطبه‏ي دوم.
  2. نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 151.