انديشه و تفکر در مخلوقات ظريف
اگر دربارهي اين حيوان کوچک عجيب، بينديشي به شگفت ميآيي و سرانجام بدانجا ميرسي که آفريدگار مورچه کوچک،همان آفريدگار نخل تناورست. انظروا الي النمله في صغر جثتها... و لو فکرت في مجاري اکلها... و لو ضربت في مذاهب فکرک لتبلغ عاياته ما دلتک الدلاله الا علي ان فاطر النمله هو فاطر النخله.[1]. ترجمه: به مورچه نگاه کن، به کوچکي جثهي او، به راههاي تامين زندگي و تغذيهي او، اگر افکار خود را متمرکز کني به جايي جز اين نرسي که آفريدگار مور، همان آفريدگار نخل است. [صفحه 26] در اين خطبهي سراسر دانش، امام بارها روي کلمهي «انظر» و «دلالت» و «فکر» تکيه کرده است يعني انديشه، از مهمترين مسايل سرنوشتساز زندگي است به طوري که در پرتو آن همهي پديدهها حجت و دليل روشنگر انسان ميگردد. ... فصار کل ما خلق حجه له و دليلا عليه و ان کان خلقا صامتا، فحجته بالتدبير ناطقه و دلالته علي المبدع قائمه.[2]. ترجمه: آفريدگان، زبان گوياي آفرينشند اگر چه بيزبانند. اين تدبير عالم هستي است که گويا و فريادگر حجت و دليل پروردگار است و در ميدان تفکر آدمي همچنان ايستاده و برپاست. و از همه مهمتر، بيان صريح اميرالمومنين (ع) است که معرفت و شناخت را- که همان انديشه و تفکر در مسايل زيربنايي هستي است- از اوليترين مسايل زندگي يعني دين برميشمارد. اول الدين معرفته.[3]. با توجه به مطالب بالا، شناخت آفريدگار و تفکر در اين مورد به حد ضرورت ميرسد که: و ارانا من ملکوت قدرته... ما دلنا باضطرار قيام الحجه له علي معرفته.[4]. ترجمه: خداوند، از ملکوت قدرت خويش به ما نشان داد و پرچم اين حجتها را براي ما برافراشت تا او را بشناسيم (و در راه شناخت او بينديشيم) و اين آثار و دلائل به اندازهاي روشن و مثبت بود که ما را مجبور به پذيرش کرد. [صفحه 27] چيست دين؟! برخاستن از روي خاک [صفحه 29]
شايد دربارهي مورچه کمتر کسي به فکر فرورود و از انديشه در راه تعين سرنوشت خود، از آن الهام گيرد. امام- درود خدا بر او- امر به چنين انديشهاي دارد:
تا که آگه گردد از خود، جان پاک!
صفحه 26، 27، 29.