گسترش ترس و وحشت
مردم در اين موقعيت، اطمينان و آرامش خاطر ندارند و دائما در ترس و نگراني به سر ميبرند و بيم و هراس در کليه مظاهر زندگي و در همهگونه روابط فردي و اجتماعي و حتي بينالمللي کاملا وجود دارد و ابدا قابل انکار نيست. به همين سبب مردم در چنين شرائط، با هم در ستيزه و جدال به سر ميبرند و ملتها روياروي هم قرار ميگيرند و به روي يکديگر شمشير ميکشند و به عبارت ديگر آتش جنگ در اين گوشه و آن گوشه جهان شعلهور و شرارههاي خصومت و کين در اطراف عالم برافروخته است. شعارها الخوف و دثارها السيف».[1]. ترجمه: درس و وحشت جامه زيرين و جنگ، لباس روئينشان ميباشد. نکته جالب که در اين سخن مولاي پرهيزگاران شايان دقت نظر است آن است که امام خوف را به تنپوش زيرين که به بدن ميچسبد تشبيه کرده و جنگ و ستيز را به لباس روئين و بروني، مانند فرموده که بدون شبهه جنگ، امري است ظاهري و آشکار و خود معلول انگيزهاي دروني و رواني است که آن، عبارت است از خوف و هراس و نگراني عمومي. [صفحه 151]
يکي از عمدهترين شاخصهاي جاهليت در هر محيط زندگي بيبهره از تعاليم پيغمبران گسترش ترس و وحشت و شعلهور بودن آتش ستيز و خصومت است.
صفحه 151.