بن بست ها و تنگناها











بن‏بست‏ها و تنگناها



در دوران فترت و در فاصله‏هاي زماني که شرائع پيامبران و اديان الهي مهجور مي‏شوند، بشريت دچار آشفتگي سختي است و امور و مسائل زندگي شديدا در هم ريخته و پراکنده مي‏باشد.

«تشتت الامر...»[1].

ترجمه: کارها از هم گسيخته است.

«و انتشار من الامور...»[2].

ترجمه: امور، پراکنده و گسسته است.

در همين دوران در اثر توسعه فتنه‏ها و آشوب‏ها، ريسمان محکم دين و رشته وحدت‏آفرين شريعت از هم گسسته و پيروان اديان کاملا پراکنده و متفرقند.

«... و الناس في فتن انجدم فيها حبل الدين.»[3].

ترجمه: مردم آنچنان آشوب‏زده و گرفتار فتنه‏ها هستند که طي آنها، رشته دين از هم گسسته است.

در اين دوران، مردم بر سر مسائل زندگي، آشفته‏خاطر و گرفتار تنگناهاي وحشتناکي هستند و ابدا راه نجات و طريق خلاص نمي‏يابند و يا آن، راهي بسيار تنگ و باريک است.

«... و ضاق المخرج و عمي المصدر...»[4].

ترجمه: راه خروج، بسيار تنگ و راه صدور و بيرون آمدن نيز، بسته و کور است.

[صفحه 150]


صفحه 150.








  1. نهج‏البلاغه، خطبه‏ي دوم فراز شش.
  2. نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 88.
  3. نهج‏البلاغه، خطبه‏ي دوم.
  4. نهج‏البلاغه، خطبه‏ي دوم.