حيرت و سرگشتگي











حيرت و سرگشتگي‏



در دروان فترت مردم به علت دوري از تعاليم پيغمبران و به سبب خودرايي‏ها و خودکامگي‏ها، شديدا دچار حيرت و سرگرداني‏اند و همانند گله و رمه بي‏صاحبي که در اطراف پراکنده مي‏شود، سرگشته و متحيرند و همچون غريفي رها شده در دل اقيانوس بيکران، در ميان انبوه مشکلات، مايوسانه دست و پا مي‏زنند.

«ابتعثه و الناس يضربون في غمره و يموجون في حيره...»[1].

[صفحه 146]

ترجمه: خداوند تعالي موقعي حضرت محمد (ص) را برانگيخت و به رسالت مبعوث کرد که مردم همانند غريق ناآشناي با شنا در گرداب فرومي‏رفتند و پائين و بالا مي‏آمدند و گرفتار امواج طوفاني حيرت و سرگرداني بودند.

«... حياري في زلزال من الامر...»[2].

ترجمه: در ميان حوادث تکان‏دهنده، حيران و سرگردان به سر مي‏برند.


صفحه 146.








  1. نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 233.
  2. نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 94.