جاهليت، سرچشمه اختلاف و آشفتگي
پس در اين برهه از زمان اختلاف بشر با يکديگر اختلافي است ريشهاي و بنيادي نه سطحي و روبنائي. «... و اختلف النجر...»[1]. «... و اهواء منتشره و طرائق متشتته...»[2]. [صفحه 144] ترجمه: اصل و بنياد، اختلافي بود و کارها پراکنده... ميلها و خواستها گوناگون و دور از هم و راهها جدا از هم. در زمان فترت و جاهليت، اختلاف بشر بر سر مسائل زندگي، اختلافي است بسيار وسيع و پردامنه و هر کس، هر گروه و ملتي براي خود نغمهاي ساز ميکند و ميخواهد نظرات بيمارگونهاش را بر ديگران تحميل نمايد. نظراتي که فاصله زياد از هم دارند و مردمي که شديدا در مسير وزش طوفانهاي هوي و هوس قرار دارند و فوقالعاده دچار خود بزرگبينياند و افکار جاهلي، آنان را سبکسر ساخته است. «قد استهوتهم الاهواء و استزلتهم الکبرياء و استخفتهم الجاهليه الجهلاء...»[3]. ترجمه: هويها، آنان را از راه به در برده و افکار هوسآلود بر ايشان چيره گشته بود و تکبر و خود بزرگانگاري، آنان را دچار لغزش و انحراف نموده و جاهليت خطرناکي ايشان را خوار و زبون ساخته بود.
اميرالمومنين عليهالسلام، وجود اختلاف جوهري و ريشهاي را از خصائص دوران فترت و عهد جاهليت ميشمارد که انسانها در زمينه مسائل حياتي آنچنان از تعاليم وحي و شرائع الهي دورند و آن اندازه تحت تاثير القائات ابليسي و تراوشات مغزهاي بيمارگونهاند که در پيدا کردن راه حل معقول و در طرح چهارچوب صحيح و سالم براي زندگي، به هيچوجه نميتوانند با هم کنار آيند و به تفاهم برسند.
صفحه 144.